"چارلز تالیافرو" استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا و فیلسوف دین معاصر در خصوص این موضوع که فلسفه اخلاق چه جایگاهی در سنت فلسفه قارهای و تحلیلی دارد به خبرنگار مهر گفت: در قرن 20 و 21 اتفاقی که افتاد این است که فلسفه اخلاق و یا به طور کلی مباحث اخلاقی و ارزشی در حوزه های گوناگون و مختلف از جمله فلسفه قارهای سرایت کرد.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر به آثار کامو، سارتر، فوکو، سیمون ویل، لویناس، بوبر، گادامر و سایر فیلسوفان و اندیشمندان از جمله یورگن هابرماس نگاه بیندازید درخواهید یافت که اخلاق و اصول ارزشی از دغدغههای اصلی آنها به شمار میرود.
وی در ادامه یادآور شد: البته باید توجه داشت که این متفکران و اندیشمندان ممکن است از منظرهای گوناگون و مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده باشند.
فیلسوف دین معاصر در ادامه تأکید کرد: در واقع اگرچه این اندیشمندان دیدگاههای مختلف و گوناگونی به موضوع اخلاق و اصول ارزشی دارند ولی این مباحث را در کارها و تحقیقات خود دنبال کردهاند.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد تصریح کرد: از ابتدای شکلگیری فلسفه تحلیلی، این سنت فلسفی نیز مباحث اخلاقی و اصول ارزشی را را مورد بررسی قرار داده است. برخی معتقد هستند که فلسفه تحلیلی با کارها و تحقیقات جورج ادوارد مور و برتراند راسل شکل گرفته است.
تالیافرو افزود: در این میان باید توجه داشت که فردی مانند راسل به مانند برخی فیلسوفان تحلیلی متأخر از جمله "آیر" و "جان ماکی" در زمره شکگرایان اخلاقی به شمار می رفت. این در حالی است که جورج ادوارد مور به اصول درست و نادرست و خوب و بد اخلاقی اعتقاد داشت.
مؤلف "تاریخ روح" یادآور شد: در حالی که حتی راسل با وجود اینکه یک شکگرای اخلاقی بود و در مورد عینیت اخلاقی شک و تردید داشت ولی باز هم دیدگاههای اخلاقی داشت. برای نمونه او یکی از طرفداران جدی خلع سلاح هسته ای بود.
مؤلف "راهنمای آکسفورد درباره الهیات" در پایان تصریح کرد: در حال حاضر در جناح فلسفه تحلیلی فیلسوفان زیادی هستند که مباحث اخلاقی و ارزشی را دنبال میکنند. برای نمونه فیلسوفان و اندیشمندانی چون جان رالز، رابرت نوزیک، توماس نایگل، مارتا نوسبام، درک پارفیت و اندیشمندان دیگری بوده و هستند که به مباحثی چون عدالت، انصاف، حقوق و سایر مباحث ارزشی و اخلاقی توجه کردهاند.
نظر شما